سه نقطه ی اول تا ...

آخرین نظرات

۴ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

بسم الله

یه سخنرانی تو گوشیمه ، نمیدونم کیه و کجاس ولی حرفای خوبی میزنه ...میگه انقدر مدعی نباشیم ، لاف ظهور نزنیم ، العجل العجل نکنیم...شروع کنیم گناهامونو ترک کنیم ،اون وقت شرایط ظهور هم فراهم میشه ان شاالله

بیاید عهد ببندیم با آقا ...چهل روزه ، شش ماهه ...بگیم من عهد میبندم با تو ...این من (نداری گدایی به رسوایی من) اینم تو (ندیدم کریمی به طاهایی تو) کمک کن ...واسطه شو ...چهل روز که تموم شد برو سراغ گناه بعدی ...

+به قول یه بنده خدایی هیچ چیز مثل واجبات و محرمات در اصلاح نفس موثر نیست ، اگه بود خدا اونارو واجب و حروم میکرد ...پس از واجبات و محرمات شروع کنیم ...این رو ببینید ...لیست گناهان در کلام امام صادق علیه السلام و حضرت امام ره و کلا مطلب مفیدیه ..این رو هم دوست داشتید ببینید ضرر نمیکنید ...اصلا شاید مسیر زندگیتون عوض شد ...!!

+کتاب واجبات و محرمات در شرع اسلام آقای مشکینی رو اگه تونستید تهیه کنید و بخونید بی زحمت...(هرچند خودم نتونستم پیداش کنم و دانلود کردم)

+سنگ بزرگ نندازیم ! ...( حضرت علی علیه السلام میفرمایند : چیز اندک که با اشتیاق تداوم یابد بهتر از فراوانی است که رنج آور باشد -حکمت444)...یه چیز رو انتخاب کنیم مثلا دروغ ، عهد ببندیم تو این 40 روز تحت هیچ شرایطی دروغ نگیم ...حتی به شوخی ، مصلحتی و...یه کاری هم کنیم که یادمون نره ...بنویسیم رو درو دیوار ..جلو آینه ..تو گوشیمون..ضربدر بزنیم رو دستمون و...هرکاری که به نظرتون خوبه انجام بدید که فراموش نکنید

+محرم و صفر فرصت خوبیه ...برنامه بریزیم برای عهد بستن ...یه حرکتی بکنیم ...وگرنه به قول ایشون ، هرچی مطلب بذاریم و مطلب بخونیم فایده نداره تا با گناه مانوسیم ...اگرم بی هدفیم که واویلا

+البته با اینکه عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی ..ولی اگه خدای نکرده عهد بستیم و مثلا روز سی ام یه لغزش داشتیم از رحمت خدا ناامید نشیم ...توبه کنیم و مجدد شروع کنیم تا بالاخره بشکنه این نفس...تا گره های دنیایی واخروی باز بشه...

+مواظب باشیم خدا و بندگی خدا دلی نشه ...سعی کنیم دلمون رو خدایی کنیم...تا به مشکل برخوردیم بندگی رو ول نکنیم و قهر کنیم باخدا...!

+خیلی خیلی دعا کنید آدم بشم لطفا ...

قسمتی از خطبه 125 : برترین مردم در پیشگاه خدا کسی است که عمل به حق در نزد او دوست داشتنی تر از باطل باشد هرچند از قدر او بکاهد و به او زیان رساند و باطل به او سود رساند ...




  • فرزند آدم

بسم الله

وقتی از آخرین باری که رفتی قم و جمکران نزدیک یک سال میگذره و درست تو همون حال و هوای بارونی هستی که بهت خبر میدن آماده شو بریم زیارت ، دیگه نمیدونی چیکار باید بکنی...فقط لحظه شماری میکنی که برسی به آرامش حرم ( هرچند به بهونه ی اردوی علمی و کسب معرفت حضرت زهرایی باشه )

با دوستات قرار و مدارارو میذاری و وسایلت رو واسه چند روز جمع میکنی و با پدر مادرت خداحافظی میکنی و میری که بری و...نشستی تو نمازخونه ی جزیره که یهویی گوشی رفیقت زنگ میخوره و خبر میرسه که کنسل شد ...!

واااای یعنی چی ؟ ینی انقدر بی لیاقتم ؟ امام رضا که نطلبیدن خیلی وقته ، خانوم شما چرا نطلبیدی ؟ خانوم جان به قول شاعر: از ما به جز بدی ندیدی ببخشمان ... از دست ما چه ها که کشیدی ببخشمان

با خودمون میگیم قطعا حکمتی داشته و دعا میکنیم که ان شاالله به زودی طلبیده شیم ...خلاصه سوار مترو میشیم و برمیگردیم خونه که رفیق جان پیام میدن پایه اید بریم زیارت حضرت عبدالعظیم؟ و ما هم که زیارت خونمون کم شده سریع میگیم بله و ...

شرح ازینجا به بعد ماجرا سخته ! نمیدونم شاید حکمت کنسل شدن قم ،زیارت حرمیه که امید است برایت زیارت ارباب بنویسند ...

جای شما خالی انقدری چسبید بهمان این زیارت که قابل وصف نیست...فکر نکنید زیارت همین جا تمام شدها...

رفیق دیگرمان هوس زیارت قبور شهدا زد به سرش ...بازهم جایتان خالی ! از شهید آوینی و چمران گرفته تا شهید بهشتی و تهرانی مقدم و...رو زیارت کردیم

ینی تا حالا این همه بهشت زهرا و قطعه شهدا قسمت شده بود به کنار و این یک دفعه به کنار ...!

به قول دوست جان انقدر حس خوبی داشتیم که شدیم خسی در میقات !!!

آرامش زیارت حرم و بعدش هم قبور شهدا به حدی زیاده که هرچی ازش بنویسی بس نیست ...

+به قول رفیق جان از آن روزهایی بود که همیشه براش دعا میکردمو میکنم...خدایا شکرت

+التماس دعای شدید دارم مخصوصا بابت عمل به این سخن حضرت علی علیه السلام..

قسمتی از نامه 22 : خوشحالی تو از چیزی باشد که در آخرت برای تو مفید است و اندوه تو برای از دست دادن چیزی از آخرت باشد ، آنچه از دنیا به دست میاوری تو را خشنود نسازد و آنچه در دنیا از دست میدهی زاری کنان تاسف مخور ...

  • فرزند آدم

بسم الله

دقت کردید وقتی یکی یه کاری میکنه که اعصاب ما رو خط خطی میکنه ، اگه معذرت خواهی کنه که هیچی ...چون ماها روح بخشش تو وجودمون هست یه لبخند میزنیم و همه چی تموم میشه ولی اگه معذرت خواهی نکنه تازه بدتر شروع کنه دست پیش بگیره پس نیفته و ازین حرفا ، اون وقته که ما هم شاکی میشیم و...

پس عذرخواهی چیز بدی نیست ...بعضی وقتا شاید نشونه ی بزرگواری و تواضع هم باشه ! در عوض عذر خواهی نکردن شاید نشونه ی غرور و خودبرتر بینی باشه...

حالا دقیقا رابطه ی ما باخداهم باید همینطور باشه ...یعنی یه کاری که نباید انجام میدادیم رو حالا انجام دادیم ، بزرگامون میگن باید زود جمش کنیم ...ینی هر گناهی انجام دادیم بهتره همون روز، همون موقع توبه کنیم، از خدا عذر خواهی کنیم و طلب بخشش و برای اینکه بیشترتر خودمون رو برای خدا عزیز کنیم یه عمل خوبم انجام بدیم که دیگه اون عمل بد محو شه...نه اینکه معذرت خواهی نکنیم تازه بدترم بشیم...

+چو هست فرصتی آماده کن جواب اینجا         جواب را نتوان فکر کرد روز سوال (صائب)

حکمت 11 : اگر بر دشمنت دست یافتی ، بخشیدن او را شکرانه پیروزی قرار ده.



  • فرزند آدم

بسم الله

هلو رو با هسته میخرن ، اگه بخوان هسته رو جدا کنن و بخرن خیلی زشت میشه اما کسی هم هلو رو به خاطر هستش نمیخره ...همیـــن

+این نوشته رو سال پیش یه جای دیگه نوشتم ...اگه بخوام شرحش بدم میشه در موردش چند پست مفصل گذاشت ولی تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ...

بی ارتباط با متن : خداوندا ! ببخش ما را برای گناهانی که لذتش رفته اما مسئولیتش مانده ...

حکمت 426: سزاوار نیست که بنده ی خدا به دو خصلت اعتماد کند : تندرستی و توانگری . زیرا در تندرستی ناگاه اورا بیمار بینی و در توانگری ناگاه او را تهیدست

  • فرزند آدم