بسم الله
سلام
در هر پست قطعا از نهج البلاغه حکمت یا جمله ای از خطبه ها و نامه های مولا علیه السلام ( طبق ترجمه ی دشتی) مینویسم حتی اگر با موضوع متن هماهنگ نباشد ...
+ این پست ثابت است.
من کان لله کان الله له...
- ۱۲۳ نظر
- ۰۸ تیر ۹۲ ، ۲۱:۴۶
بسم الله
سلام
در هر پست قطعا از نهج البلاغه حکمت یا جمله ای از خطبه ها و نامه های مولا علیه السلام ( طبق ترجمه ی دشتی) مینویسم حتی اگر با موضوع متن هماهنگ نباشد ...
+ این پست ثابت است.
من کان لله کان الله له...
بسم الله
یه چند وقتیه آلرژی پیدا کردم به بعضی کلمات ...
مثلا طرف میگه توفیق نداشتم دلم میخواد همچین توفیقی نشونش بدم که ...
طرف 24 ساعته لم داده یه گوشه و هیچ حرکتی هم محض رضای خدا انجام نمیده بعد دم به دیقه میگه توفیق نداشتم ...
بنده توفیق نداشتم نماز جماعت شرکت کنم
توفیق خوندن قرآن نداشتم
توفیق رعایت حجاب نداشتم
و....
به خدا دیدم که میگما ...جدی میگم
آدم یاد اونایی میفته که زمان جنگ راه میرفتن میگفتن توفیق جبهه رفتن نداریم ...البته من که نبودم ولی شنیدم که میگفتن...
شما تنبلی رو بذار کنار ..اراده کن و یه بسم الله بگو مطمئن باش توفیق رو هم خدا میده ...
این شما که میگم خودمم هستما..اصلش با خودمم..انقد دوست دارم خودمو نصیحت کنم...
حکمت312: دل ها را روی آوردن و نشاط و پشت کردن و فراری است پس آنگاه که نشاط دارند آن را بر انجام مستحبات وادارید و آنگاه که پشت کرده و بی نشاط است به انجام واجبات قناعت کنید.
بسم الله
خداوندا ! من چندان که خویش را مهیای طاعتت ساختم و در پیشگاه تو به نماز ایستادم آن هنگام مرا به خواب انداختی و حال راز و نیاز از من باز گرفتی
ای خدا ! چه شد که هر چه با خود عهد کرده و گفتم از این پس سریرتم نیکو خواهد بود و به مقام توابین نزدیک میشوم حادثه ای پیش آمد که به عهد ثابت قدم نماندم ؟
سرور من ! شاید تو از درگاه لطفت مرا رانده ای و از خدمت بندگیت دورم ساخته ای
یا شاید دیدی من حق بندگیت را خفیف شمردم بدین جهت مرا از درگاهت دورم کرده ای
یا آنکه دیدی من از تو روی گردانم بدین سبب بر من غضب فرمودی
یا آنکه در مقام دروغگویانم یافتی لذا از نظر عنایتت دور افکندی
یا شاید دیدی من شکر گزاری از نعمت هایت را نمیکنم مرا محروم ساختی
یا شاید مرا در میان اهل غفلت یافتی بدین جرم از رحمتت نومیدم کردی
یا شاید دیدی در مجالس اهل باطل الفت گرفته ام مرا در میان آنان واگذاشتی
یا شاید به جرم و گناهم مکافات کردی
با این همه...خداوندا
اگر عفو کنی شایسته است که پیش از من چه بسیار گنه کاران را عفو کرده ای ، چرا که لطف و کرمت ای خدا از مکافات گنه کاران برتر است و من به فضل و رحمتت پناه آورده و از تو به سوی تو میگریزم ...
+ این دعای ابوحمزه هر خطش یه شیرینی خاصی داره ...معرکست ...
+ماه رمضان هنوز تموم نشده ...شب قدر ها که تموم میشه تازه میرسیم به اول قصه ...تازه همه چی شروع میشه...
++گاهی انقدری غرق یه نعمتی میشی که یادت میره شکر کنی ..یادت میره قدرش رو بدونی ..فکر میکنی همیشه هست ...برات عادی میشه ...انگار نه انگار اون نعمت یه نعمته...مشهد رفتن من هم اینطوری شده بود ..جناب امام رضا علیه السلام زیاد میطلبیدن پررو شده بودم...4 سال دورم کردن ..حالا بعد 4 سال که طلبیده شدم تازه فهمیدم چقدر نعمت بزرگی بوده...خیلی یهویی ساعت یک نیمه شب پیام دوستمو خوندم که شبای قدر بریم مشهد ؟ و پس فرداش رفتیم ...نایب الزیاره همتون بودم ...
قسمتی از خطبه 154 : آن که با چشم دل بنگرد و با دیده ی درون کار کند آغاز کارش آن است که بیندیشد آیا عمل او به سود اوست یا زیان او ، اگر به سود اوست ادامه دهد و اگر به زیان اوست توقف کند زیرا عمل کننده بدون آگاهی چون رونده ای است که به بیراهه میرود ..
بسم الله
انگار کن تحت کارگردانی مسئول هیئت موظفی دست هات را به سمت بالا بگیری ، سعی کنی اشکی بریزی و بر زبان ذکر الهی العفو و خدایا توبه را جاری کنی ...در طول مراسم هم همه اش با خدا عهد ببندی که دیگر مرا طوری دیگر خواهی دید خدا جان ...رحم کن به این بنده ی سراپا تقصیر ذلیل ضعیف ...
خیلی شیک و مجلسی مراسم را اجرا کنی ...تمام که شد بیایی بیرون و دوباره روز از نو ...
انگار نه انگار اتفاقی افتاده ...انگار فقط رفتی گریه هات را بکنی ، خالی که شدی ، دلت که باز شد بیایی و بروی سراغ کارو بارت ...یادت برود دلت باز شده که پر از خدایش کنی ...
این حال و روز من ...اما ...
درست اومد کنار من نشست ، بدحجاب بود ...داشتم نگاش میکردمو غصه میخوردم برای وضع حجابش ...
این سری هم نشسته بودم محدوده ی همیشگی خودم که دیدم اومد ...متفاوت اومد ...نقص ظاهریش رو برطرف کرده بود ...با حجاب کامل اومد ...
مثل اینکه او جدی گرفت توبه اش را ...دفعه ی پیش مراسم اجرا نکرد ...با اخلاص گفت الهی العفو ...خدایا توبه ...
+آیا مردم را به نیکی دعوت میکنید اما خودتان را فراموش مینمایید ؟ با اینکه شما کتاب ( آسمانی ) را میخوانید ؟ آیا نمی اندیشید ؟؟! 44 بقره
+موانع تا نگردانی ز خود دور درون خانه ی دل نایدت نور
+ پروردگارا ! بیا و سرپرستی دلم را به عهده بگیر ...
قسمتی از خطبه76: خدا رحمت کند کسی را که از گناهان خود بترسد ...عمل نیکو انجام دهد ، ذخیره ای برای آخرت فراهم آورد ...با خواسته های دل مبارزه کند و استقامت را مرکب نجات خود قرار دهد ...چند روز زندگی دنیا را غنیمت شمارد و پیش از آنکه مرگ او فرا رسد خود را آماده سازد ...
بسم الله
گاهی اوقات ما آدم ها کارهای منفی ای انجام میدیم که خودمون رو در دل کسی جا کنیم یا تو یه جمعی عزیز بشیم یا به چشم مردم بیایم یا دوستمون داشته باشن یا حتی برای اینکه طرف مقابل رو دوست داریم کار منفی ای انجام میدیم که اون شخص لذت ببره ...
اغلب خودمون هم لذتی ازون کار نمیبریم ...
برای این کارهای منفی مثال زیاده : مثلا شخصی رو تصور کنید که برای اینکه در دل یکی یه جایی برای اونم باز بشه دروغ های شیرین تحویلش میده ...یا جوونی که برای عزیزتر شدن در اکیپ دوستیشون خودش رو میکنه دلقک جمع و با به سخره گرفتن دیگران فضای شادی رو برا دوستاش ایجاد میکنه..یا آقا پسری که به خاطر دوستاش سیگاری میشه ..یا دختری که برای کسب تعریف دیگران وقت و هزینه ی زیادی رو میذاره واسه بزک کردن خودش در مقابل نامحرم ...یا شوهری که به هوای آزادی ومحدود نکردن همسرش نقش سیب زمینی رو پیدا میکنه و بی رگ میشه ..یا حتی بعضی پدر مادرا که مثلا به خاطر جوونی کردن فرزنداشون یادشون میره این وسط یه نقشی هم دارن ...و صدها مثال دیگه...
غافل از اینکه به قول حافظ :
چون اشک بیندازی اش از دیده ی مردم آن را که دمی از نظرخویش برانی
این وسط خدا چی میشه پس ؟!
کسی که عزیز خدا بشه عزیز همه میشه ! واین عزیز شدن فقط با تقوا حاصل میشه و بس!
+اگه میبینیم ارزش ها تو یه جمعی یا نزد فردی خلاف شرعه ، جسارت ترک اون جمع یا اون فرد رو داشته باشیم !
+اگه شرط ورود به قلب کسی یا عزیز شدن در جمعی یا خوشحالی و لذت فردی به اینه که خلاف اون چیزی که ما رو عزیز خدا میکنه عمل کنیم ، همون بهتر که نباشه !!
+این پستو که نوشتم یاد درسای علوم اجتماعی و دینی دبیرستانم افتادم ...دقیقا باهمون ادبیات نوشتمش فکر کنم :)))من هرگونه نقدی رو میپذیرم !
قسمتی از نامه 76 : بدان آنچه تو را به خدا نزدیک میسازد از آتش جهنم دور و آنچه تو را از خدا دور میسازد به آتش جهنم نزدیک میکند ...
بسم الله
+ دستش رو گرفته بود به دیوار و با یه قیافه ی زار نایلون حاوی کتاباش رو داشت نگاه میکرد ..نگاهم رفت سمت کفشش ..
کفش پاشنه ده سانتی ورنی سبز رنگ برای خرید کتاب از نمایشگاه !!
+یه کتابچه در مورد آموزش وبلاگ نویسی برداشته بود و داشت به پدر و مادرش التماس میکرد واسش بخرن ...پدرش گفت وبلاگ نویسی قوانینی داره ..بذار حداقل ده سالت بشه بعد !!
+یه گوشه چند تا کتاب گذاشته بود جلوش و تبلیغ میکرد بخرن مردم ...عکس خودش رو که صفحه اول کتاب بود نشون میداد و میگفت تو جوونیاش کتاب رو نوشته ...یه کتاب غیرمجاز بود !!
+جلوی درب خروجی نزدیک مترو ، گشت ارشاد محترم جلوی دختری رو گرفته بود ..یکیشون میگفت حجاب کار شاقی نیست ..خودتو بپوشون یکی دیگشونم گفت ما داریم دوستانه بهت تذکر میدیم ...داشتم سوار مترو میشدم دیدم باهام هم مسیره ..داشت تند تند فحش میداد و برا دوستش تعریف میکرد ..با همدیگه پیاده شدیم از مترو ..شالش از سرش افتاد !!(حجاب خانومای ارشاد کننده هم همچین کامل نبود ...و انقدر صداشون بلند بود که بدتر توجه همه جلب دختر بدحجاب شده بود ......... )
حکمت 179 : لجاجت تدبیر را سست میکند .
بسم الله
بالای کوه میای بیا ، پارک میرم بیا ، تو کوچه ، خیابون ، اصلا هر جا خواستی بیا..ولی دیگه کافی شاپ که دیگه نیا که...
چند روز پیش با دوستان رفتیم یه کافه که احتمالا جای ما اونجا نبود !
کافه تو فضای باز بود و خب همه هم دو نفر دو نفر...صندلی ها رو کشیدیم عقب بشینیم که یهو دیدم گربه جان طاقت دوری ما رو نداشته و جلومون سبز شد ...من که فرار کردم..! اما رفیق شفیق که پلنگ به پاش خورده بود چنان فضا رو با جیغ بنفش مزین کرد که مسئول کافه ، هول هول گربه هایی که از در و دیوار آویزون بودن ( اغراق نمیکنما ..!) رو دنبال کرد و باقی ملتم چپ چپ نگاهی بهمون انداختن ...ما اینیم دیگه :)
گربه ی عزیز! حداقل این موارد رو رعایت کن :
لطفا هیچ وقت من رو غافلگیر نکن و از جایی که نمیبینمت ظاهر نشو ...با فاصله زیاد از من حرکت کن...لباس سیاه و خاکستری نپوش خواهشا...لباس مدل اسکیمویی هم ...سبیلات رو کوتاه کن...هیچ وقت با میو میو ابراز احساسات نکن..همین که من رو ببینی فرار کنی برام یه دنیا ارزش داره..
و این رو بدون هر چی کمتر ببینمت بیشتر خوشحالم میکنی ...خلاصه بهت بگم بیا دوری کنیم از هم..!
++ امام حسین علیه السلام :خدایا! کور باد آن چشمی که تو را مراقب و نگهبان خود نبیند ...(دعای عرفه )
قسمتی از خطبه 153 : همانا تمام حیوانات در تلاش پر کردن شکمند و درندگان در پی تجاوز کردن به دیگران و زنان بی ایمان تمام همتشان آرایش زندگی و فساد انگیزی در آن است اما مومنان فروتنند، همانا مومنان مهربانند ، همانا مومنان از آینده ترسانند .
بسم الله
امام رضا علیه السلام : هر کس که استغفار بکند و قلبا ندامت نبرد نفس خودش را مسخره کرده ...
کسی که از پروردگار درخواست توفیق میکند ولی مجاهده نمیکند خودش را مسخره کرده ...
کسی هم که دوست دارد احتیاط کند ولی خودداری از گناه نمیکند خودش را مسخره کرده ...
کسی که از خدا بهشت میطلبد ولی بر سختی ها صبر نمیکند خودش را مسخره کرده ...
کسی که که یاد مرگ بکند ولی استعداد برای آن تهیه نمیکند خودش را مسخره کرده...
کسی که از عذاب آتش به خداوند متعال پناه ببرد ولی شهوات دنیا را ترک نکند خودش را مسخره کرده...
کسی هم که اصرار به گناهان دارد و توبه و جبران نمیکند و از آن طرف از خداوند درخواست عفو میکند خودش را مسخره کرده...
بحارالانوار :75/356.باب26-مواعظ الرضا علیه السلام روایت 11
برگرفته از کتاب مواعظ آیت الله حق شناس(ره) جلد اول
+آقای حق شناس در بین روایت خیلی زیبا فرمودند : تصور میکنید که مثلا خدا باید بدون عزم و جزم و بدون زحمت ، شمارا از امیال نفسانی منصرف کند ..آخه یک قدمی هم من باید بردارم آقاجون من !
+نمیدونم وقت یه یاعلی گفتن برای عمل به یه جزوه ی کامل 1400 ساله ی 604 صفحه ای کی قراره برسه ولی امیدوارم دیر نشه ...که ناگهان چه زود دیر میشود...
+اگه دنبال یه ترجمه ی عالی بودید برای خوندن قرآن با تفسیر آیات برگزیده و یه موضوع بندی عالی ، قرآن حکیم آیت الله مکارم شیرازی خیلی خوبه به نظرم...
+یه بنده خدایی میگفت حواست باشه ثواب هات رو تو کیسه سوراخ نریزی ...که در این صورت توقع پیشرفت نداشته باش!
+عنوان مطلب هم از ابوسعید ابوالخیر ...یک صبح به اخلاص بیا بر در دوست____گر کام تو برنیامد آنگه گله کن
حکمت44 : خوشا به حال کسی که به یاد معاد باشد ، برای حسابرسی قیامت کار کند ، باقناعت زندگی کند و از خدا راضی باشد .
بسم الله
آسمان ها گله دارند ؛ ز ما سیر شدید
بس که بر خاک نشستید زمین گیر شدید
پی اکسیر بریدید ز گهواره یتان
وایتان باد! نجستید و چنین پیر شدید
سر آن بار امانت چه بلا آوردید
که به جرمش همه مستوجب زنجیر شدید ؟
هرچه دفتر،ورقی بود ز توصیف شما
یادتان رفته که با دست که تحریر شدید
همه جان و همه احساس رهاتان کردیم
چه گذشته است؟ به بی روحی تصویر شدید
صورتی مانده از آن سیرت و آن هم بی اصل
بس که هر آینه در آینه تکثیر شدید
دیو میرفت دراین چشمه به تطهیر رسد
بر شمایان چه گذشته است که تبخیر شدید ؟
باز هم موعظه تان راه به تاثیر نبرد
آسمان ها! که به یک شعبده تسخیر شدید
ما که تبخیر شماییم ، شمایان آیا
روی این خاک چه دیدید که تقطیر شدید ؟
محمد علی بهمنی
+رسالت ما آدم ها روی زمین اگر فقط همین آدم ماندن هم بود ، آدم مانده ایم ؟
+یک بزرگواری چند وقت پیش لطف کردن و خوندن حدیث عنوان بصری رو به بنده یادآوری کردن...پیشنهاد میدم بخونیدش ..ضرر نمیکنید..برای من همین یک جمله اش بس که برای بندگان مالکیتی نیست !
+این مورد رو سه چیز مختلف نوشتم و پاک کردم ، به جاش ... میگذارم و خودم میشوم مخاطبش !
+این روزها بغضی مثل بغض ماندن بین در و دیوار تو گلومه ...
قسمتی از نامه68 : از جاذبه های فریبنده ی دنیا روی گردان زیرا زمان کوتاهی در آن خواهی ماند و اندوه آن را از سر بیرون کن زیرا که یقین به جدایی و دگرگونی حالات آن داری ...
بسم الله
دلم ازین خونه ها میخواد که حیاط داره ، وسط حیاطش حوض داره ، تو حوضش ماهی داره ، عکس ماه شبا میفته تو آبش ...ازین خونه ها که اندرونی و بیرونی داره ! درب چوبی کلون دار داره ...دلم معماری اسلامی میخواد
دلم شب نشینی های باصفا بدون تبلت و فبلت و لپ تاپ و بدون سفره های رنگین همراه با چشم و هم چشمی میخواد ...دلم صله ی رحم اسلامی میخواد
دلم آدمای قانع میخواد که مصرف گرایی رو اصلا بلد نیستن ...لوکس گرایی و تجمل گرایی رو قبول ندارن ...آدمایی که زندگیشون رو با اسلام و اهل بیت تنظیم میکنن نه با تبلیغات ماهواره و کلیپای غربی و حرفای غربی و ...دلم آدمای اسلامی میخواد
دلم لباسای اسلامی میخواد نه مد روز غربی ...دلم فرهنگ اسلامی میخواد نه فرهنگ غربی که حتی فیلما و کارتونامونم در بر گرفته ...
دلم زندگی به سبک اسلامی میخواد ...دلم یه من اسلامی میخواد ...یه فرزند آدم اسلامی ...
+حتی دلم عکس کاغذی میخواد ...دلم آلبوم عکس میخواد نه عکس دیجیتالی ...!
+بعضی پیشرفتا در باطن پسرفته ...
+...و...
قسمتی از خطبه 25 : آن ها در یاری کردن باطل خود وحدت دارند و شما در دفاع از حق متفرقید !...
بسم الله
پینوشت پست قبلی یه حدیث از امام علی علیه السلام گذاشتم و گفتم سندش رو نمیدونم کجاس و کسی هم ظاهرا نمیدونست ! خیلی اتفاقی مواجه شدم با یه متنی که در مورد همین حدیث بود و نوشته بود سندیتی نداره و جعلی هست !! چون خطاب به مالک هست و در نامه ی حضرت به مالک همچین سخنی نیست ..رفتم عهد نامه ی مالک اشتر رو بار دیگه خوندم برخوردم به این دو سخن : آنچه از بدی های مردم بر تو پوشیده است پی جویی مکن بلکه آن عیوبی هم که آشکار است باید بپوشانی ..تا خداوند نیز عیب هایت را که دوست داری از چشم مردم پنهان باشد بپوشاند ..
و در قسمت دیگه اومده که : آدم نیکوکار با گنه کار نزد تو یکسان نباشد که نتیجه یکسان بودن این میشود که شخص نیکوکار دیگر رغبتی به کار نیک پیدا نخواهد کرد و بدکار به کارهای خلاف تشویق میشود ...
وظیفه ی خودم دونستم که بگم ...البته این دو سخن ادامه ی حرفایی که من تو پینوشت گذاشتم رو نقض نمیکنه ها !! کلا در مورد عیب جویی نکردن از دیگران در نهج البلاغه حداقل ده مورد بیان شده ...کلا ما آدما حق قضاوت کردن در مورد دیگران رو نداریم ...خدا بهترین قاضیه ..ماها باید به قضاوت خودمون بپردازیم ..البته طبق سخن حضرت گناه آشکار قضیش فرق داره ...مثلا اگه یکی مدام به گناهش اصرار کرد و مرتکب شد علنی ، خب نباید برخوردمون باهاش همونطور باشه که با شخصی که اون گناهو مرتکب نمیشه هست ...
+انقدر بدم میاد یکی به آدم میگه من که میشناسمـــــــــــــت ...این آدمو باید گرفت زد تا بره اول خودشو بشناسه ..والا
بسم الله
یه روز میاد که ازمون میپرسن عمر خود را چگونه گذرانده اید ؟ امیدوارم جوابمون این نباشه که : به نام خدا...متاسفانه بدون یاد خدا !
هر وقت از خدا دور شدم و مشغول زندگی روز مره ی شهریم شدم بعد از یه مدت احساس ناخوشایندی اومده سراغم ...احساس پوچی ، بی مصرفی و...
خدا خودش بارها تو قرآن فرموده که هرکس از یاد خدا غفلت ورزد زندگی او تنگ و تاریک خواهد بود .
کسی که از یاد خدا غافله آرامش نداره ....آرامش باطنی ...
پس بشتابیم به سوی آرامش محض ...خوشبختی محض ...شادی باطنی محض ...
+آخ که چقدر من این توصیه امام علی علیه السلام رو دوست دارم ...همه شنیدن ، همه میدونن ، خیلی تکراریه ولی بازم لازمه ...اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی فردا به آن چشم نگاهش مکن ، شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی ...( گرچه هنوز منبعش رو پیدا نکردم ، کسی میدونه منبعش رو ؟)
ای وای که ما آدما اینجوری نیستیم ...فقط کافیه یه گناه از یکی ببینیم تا پیر میشه بااون گناه میشناسیمش ...عشق منی خداااا با ستارالعیوبیت ...آی آدما ملاک حال افراده ...ماها همون بهتر که به فکر عیبای خودمون باشیم ( باامر به معروف قاتیش نکنیدا )
خدایا من عهد میبندم دیگه شتاب نکنم در آبرو ریختن افراد ...توبه از بابت این کار زشت ...توبه!
+اکثر اوقات حسن ظن نتیجه ی مثبتی داره ...خیلی مثبت ، شک و سوء ظن نتیجه ی خوبی نداره ...ن د ا ر ه
+رفقا...این زیارت عاشورا رو دریابید ...عجیب میچسبه ، چند دیقه بیشتر وقت نمیبره ...بین همه کاراتون یه جا براش باز کنید ...عجیب سفارش شده ...هرروز ..نشد هردو روز ..نشد هر سه روز..حداقل هفته ای یک بار ...حیفه ..عمر داره میگذره
+بازم ایام شیرین امتحانات اومده و من یاد همه کارای عقب افتاده ی زندگیم افتادم ...حتی هوس ختم قرآن زده به سرم !! دعا بفرمایید لطفا ...
قسمتی از حکمت 150 : از کسانی مباش که دیگران را پرهیز میدهد اما خود پروا ندارد ..نیکوکاران را دوست دارد اما رفتارشان را ندارد ..در سلامت مغرور و در گرفتاری ناامید است ..برای دیگران که گناهی کمتر از او دارند نگران و بیش از آنچه عمل کرده امیدوار است ..چون در برابر شهوت قرار گیرد گناه را برگزیده و توبه را به تاخیر انداخته ..گناه دیگری را بزرگ میشمارد اما گناهان بزرگ خود را کوچک میپندارد ...
بسم الله
خانومه تو مترو مو مصنوعی آورده میفروشه ، ازینا که میریزن تو صورتشون ...یه خانم دیگه میگه واسه اونایی خوبه که به گناه حساسن !! موی مصنوعیه گناه نداره !!!!
یکی دیگه برگشته میگه ای بابا خانم مهم دله که پاک باشه و یکی دیگه تو صورت من نگاه کرد و گفت انقدر چادری و ریشو سراغ دارم که مثل چی گناه میکنن ...
اونجا میخواستم بگم : پاکی دل پاکی عمل میاره ...(رجوع به سخن حضرت علی علیه السلام ) و اینکه درسته به قول حضرت آقا بی حجابی هم یک نوع نقصه مثل سایر رذیلت ها ولی گناه آشکار حیا رو هم از بین میبره و حیا که بره ....و میخواستم بگم آخه خانم چون چادری و ریشوی گناه کار دیدی ، دلیله که بی حجابی کنی ؟ خب تو گناه خودتو رفع کن برای هدایت اوناهم دعا کن ...(البته نشد بگم اینارو چون رسیده بودم به مقصد باید پیاده میشدم !)
+کسی نگفته هر کی باحجاب بود پاکه ها ...اوناهم نقصایی دارن تو عبادت و عبودیتشون...
+همون طور که تا اسم امر به معروف و نهی از منکر میاد خیلیا یاد حجاب میفتن ، اسم حجابم که میاد خیلیا یاد خانوما میفتن ...والا الان آقایونم یه جوری میان تو خیابون که خواهراشون باید براشون غیرتی شن !! به قول آقای صفائی حائری حجاب تنها مخصوص زن نیست بلکه مردها هم باید حساب شده حرکت کنند و گرد و خاک بالا نیاورند ...بله !
+حجاب برتر درسته چادره واسه خانوما ولی خب حالا مانتوهای پوشیده هم هست ...البته اگه باشه تو مغازه ها !
+یه عده هم هستن چادرین ولی بی حجابن !!
+یه عده هم هستن به ضرب المثل مشت نمونه ی خرواره خیلی اهمیت میدن ...سریع گروه بندی میکنن و یه عملی رو که یکی انجام میده رو میچسبونن به کل گروه ! ...مثلا چادری ها ...مانتویی ها ...ریشوها ....و...خوب نیست اینکارا ...
+نمیدونم به چه زبونی بگم دعا کنید برام ...رسما دارم سقوط میکنم !
+شرح نهج البلاغه فکر میکنم احتیاج دارم بخونم ...چون برداشتام از سخنان حضرت شخصی شده ...! و اینکه کلی کلنجار رفتم با خودم تا این سخن حضرت رو اینجا گذاشتم ...اگه شد راهنماییم کنید ...
قسمتی از خطبه 154 : بدان که هر ظاهری باطنی متناسب با خود دارد ، آنچه ظاهرش پاکیزه ، باطن آن نیز پاک و پاکیزه است و آنچه ظاهرش پلید ، باطن آن نیز پلید است ...آگاه باش هرعملی رویشی دارد و هر روینده ای از آب نیز بی نیاز نیست و آب ها گوناگون میباشند ، پس هر درختی که ابیاریش به اندازه و نیکو باشد شاخ و برگش نیکو و میوه اش شیرین است و آنچه آبیاریش پاکیزه نباشد درختش عیب دارد و میوه اش تلخ است ...
بسم الله
فقط یک جمله : حالا که اشک بر حسین علیه السلام گناهان ما را میزداید ، این رحمت را حفظ کنیم...
+برای نوشتن حرف زیاد است ، متن زیاد است ، ولی در این ایام همه ی حرف ح س ی ن است ...هرچند کل یوم عاشورا...
+شور تو با گذشت زمان کم نمیشود داغت جدا ز سینه ی عالم نمیشود
با اشک چشم گریه کنانت نوشته اند جز اشک ما حریف جهنم نمیشود...(غلامرضا سازگار)
+السلام علیک یا اباعبدالله
قسمتی از نامه 47 : امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که بدهای شما به شما مسلط میگردند ، آنگاه هرچه خدا را بخوانید جواب ندهد ...
یه سخنرانی تو گوشیمه ، نمیدونم کیه و کجاس ولی حرفای خوبی میزنه ...میگه انقدر مدعی نباشیم ، لاف ظهور نزنیم ، العجل العجل نکنیم...شروع کنیم گناهامونو ترک کنیم ،اون وقت شرایط ظهور هم فراهم میشه ان شاالله
بیاید عهد ببندیم با آقا ...چهل روزه ، شش ماهه ...بگیم من عهد میبندم با تو ...این من (نداری گدایی به رسوایی من) اینم تو (ندیدم کریمی به طاهایی تو) کمک کن ...واسطه شو ...چهل روز که تموم شد برو سراغ گناه بعدی ...
+به قول یه بنده خدایی هیچ چیز مثل واجبات و محرمات در اصلاح نفس موثر نیست ، اگه بود خدا اونارو واجب و حروم میکرد ...پس از واجبات و محرمات شروع کنیم ...این رو ببینید ...لیست گناهان در کلام امام صادق علیه السلام و حضرت امام ره و کلا مطلب مفیدیه ..این رو هم دوست داشتید ببینید ضرر نمیکنید ...اصلا شاید مسیر زندگیتون عوض شد ...!!
+کتاب واجبات و محرمات در شرع اسلام آقای مشکینی رو اگه تونستید تهیه کنید و بخونید بی زحمت...(هرچند خودم نتونستم پیداش کنم و دانلود کردم)
+سنگ بزرگ نندازیم ! ...( حضرت علی علیه السلام میفرمایند : چیز اندک که با اشتیاق تداوم یابد بهتر از فراوانی است که رنج آور باشد -حکمت444)...یه چیز رو انتخاب کنیم مثلا دروغ ، عهد ببندیم تو این 40 روز تحت هیچ شرایطی دروغ نگیم ...حتی به شوخی ، مصلحتی و...یه کاری هم کنیم که یادمون نره ...بنویسیم رو درو دیوار ..جلو آینه ..تو گوشیمون..ضربدر بزنیم رو دستمون و...هرکاری که به نظرتون خوبه انجام بدید که فراموش نکنید
+محرم و صفر فرصت خوبیه ...برنامه بریزیم برای عهد بستن ...یه حرکتی بکنیم ...وگرنه به قول ایشون ، هرچی مطلب بذاریم و مطلب بخونیم فایده نداره تا با گناه مانوسیم ...اگرم بی هدفیم که واویلا
+البته با اینکه عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی ..ولی اگه خدای نکرده عهد بستیم و مثلا روز سی ام یه لغزش داشتیم از رحمت خدا ناامید نشیم ...توبه کنیم و مجدد شروع کنیم تا بالاخره بشکنه این نفس...تا گره های دنیایی واخروی باز بشه...
+مواظب باشیم خدا و بندگی خدا دلی نشه ...سعی کنیم دلمون رو خدایی کنیم...تا به مشکل برخوردیم بندگی رو ول نکنیم و قهر کنیم باخدا...!
+خیلی خیلی دعا کنید آدم بشم لطفا ...
قسمتی از خطبه 125 : برترین مردم در پیشگاه خدا کسی است که عمل به حق در نزد او دوست داشتنی تر از باطل باشد هرچند از قدر او بکاهد و به او زیان رساند و باطل به او سود رساند ...
بسم الله
وقتی از آخرین باری که رفتی قم و جمکران نزدیک یک سال میگذره و درست تو همون حال و هوای بارونی هستی که بهت خبر میدن آماده شو بریم زیارت ، دیگه نمیدونی چیکار باید بکنی...فقط لحظه شماری میکنی که برسی به آرامش حرم ( هرچند به بهونه ی اردوی علمی و کسب معرفت حضرت زهرایی باشه )
با دوستات قرار و مدارارو میذاری و وسایلت رو واسه چند روز جمع میکنی و با پدر مادرت خداحافظی میکنی و میری که بری و...نشستی تو نمازخونه ی جزیره که یهویی گوشی رفیقت زنگ میخوره و خبر میرسه که کنسل شد ...!
واااای یعنی چی ؟ ینی انقدر بی لیاقتم ؟ امام رضا که نطلبیدن خیلی وقته ، خانوم شما چرا نطلبیدی ؟ خانوم جان به قول شاعر: از ما به جز بدی ندیدی ببخشمان ... از دست ما چه ها که کشیدی ببخشمان
با خودمون میگیم قطعا حکمتی داشته و دعا میکنیم که ان شاالله به زودی طلبیده شیم ...خلاصه سوار مترو میشیم و برمیگردیم خونه که رفیق جان پیام میدن پایه اید بریم زیارت حضرت عبدالعظیم؟ و ما هم که زیارت خونمون کم شده سریع میگیم بله و ...
شرح ازینجا به بعد ماجرا سخته ! نمیدونم شاید حکمت کنسل شدن قم ،زیارت حرمیه که امید است برایت زیارت ارباب بنویسند ...
جای شما خالی انقدری چسبید بهمان این زیارت که قابل وصف نیست...فکر نکنید زیارت همین جا تمام شدها...
رفیق دیگرمان هوس زیارت قبور شهدا زد به سرش ...بازهم جایتان خالی ! از شهید آوینی و چمران گرفته تا شهید بهشتی و تهرانی مقدم و...رو زیارت کردیم
ینی تا حالا این همه بهشت زهرا و قطعه شهدا قسمت شده بود به کنار و این یک دفعه به کنار ...!
به قول دوست جان انقدر حس خوبی داشتیم که شدیم خسی در میقات !!!
آرامش زیارت حرم و بعدش هم قبور شهدا به حدی زیاده که هرچی ازش بنویسی بس نیست ...
+به قول رفیق جان از آن روزهایی بود که همیشه براش دعا میکردمو میکنم...خدایا شکرت
+التماس دعای شدید دارم مخصوصا بابت عمل به این سخن حضرت علی علیه السلام..
قسمتی از نامه 22 : خوشحالی تو از چیزی باشد که در آخرت برای تو مفید است و اندوه تو برای از دست دادن چیزی از آخرت باشد ، آنچه از دنیا به دست میاوری تو را خشنود نسازد و آنچه در دنیا از دست میدهی زاری کنان تاسف مخور ...
بسم الله
دقت کردید وقتی یکی یه کاری میکنه که اعصاب ما رو خط خطی میکنه ، اگه معذرت خواهی کنه که هیچی ...چون ماها روح بخشش تو وجودمون هست یه لبخند میزنیم و همه چی تموم میشه ولی اگه معذرت خواهی نکنه تازه بدتر شروع کنه دست پیش بگیره پس نیفته و ازین حرفا ، اون وقته که ما هم شاکی میشیم و...
پس عذرخواهی چیز بدی نیست ...بعضی وقتا شاید نشونه ی بزرگواری و تواضع هم باشه ! در عوض عذر خواهی نکردن شاید نشونه ی غرور و خودبرتر بینی باشه...
حالا دقیقا رابطه ی ما باخداهم باید همینطور باشه ...یعنی یه کاری که نباید انجام میدادیم رو حالا انجام دادیم ، بزرگامون میگن باید زود جمش کنیم ...ینی هر گناهی انجام دادیم بهتره همون روز، همون موقع توبه کنیم، از خدا عذر خواهی کنیم و طلب بخشش و برای اینکه بیشترتر خودمون رو برای خدا عزیز کنیم یه عمل خوبم انجام بدیم که دیگه اون عمل بد محو شه...نه اینکه معذرت خواهی نکنیم تازه بدترم بشیم...
+چو هست فرصتی آماده کن جواب اینجا جواب را نتوان فکر کرد روز سوال (صائب)
حکمت 11 : اگر بر دشمنت دست یافتی ، بخشیدن او را شکرانه پیروزی قرار ده.
بسم الله
هلو رو با هسته میخرن ، اگه بخوان هسته رو جدا کنن و بخرن خیلی زشت میشه اما کسی هم هلو رو به خاطر هستش نمیخره ...همیـــن
+این نوشته رو سال پیش یه جای دیگه نوشتم ...اگه بخوام شرحش بدم میشه در موردش چند پست مفصل گذاشت ولی تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ...
بی ارتباط با متن : خداوندا ! ببخش ما را برای گناهانی که لذتش رفته اما مسئولیتش مانده ...
حکمت 426: سزاوار نیست که بنده ی خدا به دو خصلت اعتماد کند : تندرستی و توانگری . زیرا در تندرستی ناگاه اورا بیمار بینی و در توانگری ناگاه او را تهیدست
بسم الله
حواشی این چند روز من !
غر اول : خداوکیلی این عکس آسمون زیبا رو ببینید ....
حیف نیست زمینش اینطوری پر از آشغال باشه
آخه من نمیدونم بعضی از این مردم چرا انقدر بی فرهنگن! زباله ای که برای اوناس چرا باید بمونه روی زمین و انداخته نشه داخل سطل زباله ؟! جدای از بحث زیست محیطی و تجزیه ی زباله و این حرفا حیفه آدم میره طبیعت روحش تازه شه ولی چشمش هرطرف میچرخه زباله میبینه !
یه بار یه بچه دیدم با پدرش نشسته بود ، یه کاغذ دستش بود داشت بازی میکرد ...کاغذش افتاد زمین اومد برداره ولی پدرش با عصبانیت گفت نــــــــــــــــــــــه دست نزن ، دستت کثیف میشه ! بعدم کاغذ رو با پاش شوت کرد اون طرف تر ...خب پدر محترم بچه ی شما الگو پذیره ها!!! اون وقت همین آدم میاد میگه تو فلان کشور اروپایی فلان..یکی نیست بهش بگه خب شما اول یاد بگیر آشغال نریزی رو زمین بعد بیا نظربده ...
نتیجه ی اخلاقی اینکه توروخدا اگه کسی رو دیدید داره آشغال میریزه رو زمین برید بهش تذکر بدید ، اینم یه جور امر به معروفه!
غر دوم : وقتی روز اول میری جزیره ی الی و مجبور میشی برای دفاع از حقت سه چهار ساعت درگیر بوروکراسی بشی و سروکله بزنی بامسئولین محترمی که به بهونه ی ناهار و نماز 2 ساعت در اتاقشون رو میبندن و بعدم آخرش کارت درست نشه و حقت ضایع شه و تازه پاتم در شلوغ ترین جای ممکن جلوی اون همه آدم پیچ بخوره و چهره های به لبخند باز شده رو ببینی ، اون وقته که باید بگی الخیر فی ما وقع ! ولی تورو خدا اگه یک نفرم اینجارو میخونه که کارش اداریه یا بعدا قراره اداری باشه خب به مراجعش اهمیت بده خب !
+یک توصیه : فیلم دهلیز با اینکه خیلی وفته اکران شده ولی اگه هنوز ندیدید برید ببینید ...خیلی خوبه..ماکه لذت بردیم
حکمت 412: در تربیت خویش تو را بس که از آنچه بر دیگران نمیپسندی ، دوری کنی .